قدر چشم هاي تو را هيچکس ندانست جز عاشقت / اما خوب ميدونم که اين عشق هرگز نبوده لايقت / ترسم از روزيست که خواهي ترک مرا / دست بيداد فلک موجي زند بر قايقت
ღ♥ღ
خيلي وفته چشمهايم از فکرت بارانيست / سالهاست درياي دلم از عشقت طوفانيست / ديگر کاسه ي صبرم لبريز از درد بي تو بودن / خدايا انتظار ديدن يار چقدر طولانيست
ღ♥ღ
واژه ي دوستت دارم براي عظمت و شکوه قلب مهربانت چقدر بي رنگ است وقتي تو سرچشمه ي تمام خوبي ها هستي
ღ♥ღ
عهد کن يارم بماني تا قيامت اي رها / اولين و آخرين عشقم بماني با وفا / کلبه اي با هم بسازيم با ستوني استوار / گر کنارم تو نباشي، بي قرارم بيقرار
ღ♥ღ
چشم مستت به پاکي درياست / قهر و نازت براي من زيباست / با تو هيچ از خدا نميخواهم / با تو بودن براي من دنيايست
ღ♥ღ
 به خدا عشق به رسوا شدنش مي ارزد / به مجنون و ليلا شدنش مي ارزد / دفتر قلب مرا واکن و نامي بنويس / سند عشق به امضاء شدنش مي ارزد / گرچه من تجربه اي از نرسيدن هايم / کوشش رود به دريا شدنش مي ارزد
ღ♥ღ
خورشيد مردد است، کمرنگ شده / به هر چيز که دست ميزنم سنگ شده / انگار که حال و روز دنيا خوش نيست / شايد که دلت براي من تنگ شده؟
ღ♥ღ
توي دادگاه عشق، منو محکومم کن / منو از دوست داشتن هر چي عشقه محرومم کن / حبس ابد ببر برام، هر چي بگي من حاضرم / به خاطر دوست داشتنت، تا چوبه دار هم برم
ღ♥ღ
جان غمگين، تن سوزان، دل شيدا دارم / آنچه شايسته ي عشق است مهيا دارم / سوز دل، خون جگر، آتش غم، درد فراق / چه بلاها که ز عشقت من تنها دارم
ღ♥ღ
در اين زمانه در هر کس دل نيست / کاسه ي سفالي محبت ها از گل نيست / نميدانستم جنس دل ها تمام از سنگ است / واسه قلب شيشه اي جايي در اين منزل نيست
ღ♥ღ
شبي نيست که آهم به ثريا نرسد / از چشم ترم آب به دريا نرسد / ميميرم از اين غصه که آيا روزي / ديدار به ديدار رسد يا نرسد
ღ♥ღ
گاهي نفس به تيزي شمشير مي شود / از هر چه زندگيست دلت سير مي شود / گويي به خواب بود جوانيمان گذشت / اغلب چه زود فرصتمان دير مي شود
ღ♥ღ
ميزند فقط به ياد عشقت اين نبض / جز تو من به کسي نگفته بودم اين رمز! / اگر بري سفر به پاي تو کنم صبر / تا چمن به زير پاي من شود سبز
ღ♥ღ
نميدونم طالعم را کي نوشته / شدم از آتش عشقت برشته / فقط در قلب من جاي تو باشد / کمي هم جاي ناهيدو فرشته!!!
ღ♥ღ
ترکم مکن اي عشق، من بي همزبانم / تنها تويي اي نازنين آرام جانم / اينجا کسي در سينه اش رويا ندارد / دل را سپردن تا ابد معنا ندارد
ღ♥ღ
نميدانم دگر که را بايد صدا زد / اين قلب را تا کي به طوفان بلا زد / من باغبان فصلهاي انتظارم / تو خوب ميداني من اينجا بي قرارم
ღ♥ღ
ديشب از دلتنگيت بغض گلويم شکست / گريه اي شد بر فراز آرزوهايم نشست / من نگاهت را کشيدم روي تاريخ غزل / تا بماند يادي از روزي که بر قلبم نشست
ღ♥ღ
تمام خنده هايم را نذر کرده تا تو همان باشي که صبح يکي از روزهاي خدا، عطر دستهايت، دلتنگي ام را به باد مي سپارد.
 ღ♥ღ
کاش فاصله ها اجازه مي دادند وقتي قلبها به ياد هم مي تپند، در کنار هم باشند
ღ♥ღ
اشک چشمام جمع شده، يواش يواش سنگ شده، خبر داري چه اندازه، دلم برات تنگ شده؟
ღ♥ღ
در قيد غمم، خاطر آزاد کجايي؟ تنگ است دلم، قوت فرياد کجايي؟ با آنکه ز ما ياد نکردي... اي آنکه نرفتي دمي از ياد کجايي؟
ღ♥ღ
"دلتنگي" حس نبودن کسي است که تمام وجودت يکباره تمناي بودنش را مي کند، دلتنگتم
ღ♥ღ
اگر دلتنگي کم آوردي غصه نخور! من به جاي هردويمان دلتنگم!!!
ღ♥ღ
گاه گاهي که دلم تنگ و نگاهم ابريست، کاش ميشد که تو را ببينم
ღ♥ღ
زندگي را نفسي ارزش غم خوردن نيست، و دلم بس تنگ است، بي خيالي سپر هر درد است، باز هم ميخندم، آنقدر ميخندم که غم از من فراري باشد
ღ♥ღ
گرچه ميخواهم غمت را در دلم پنهان کنم، سينه ميگويد که من تنگ آمدم، فرياد کن
ღ♥ღ
دلتنگم، دلتنگ از لحظه هاي بي تو سر کردن، دلتنگ از بودو نبود از روزايي که هميشه دردن، دلتنگ از چشماي قشنگ قشنگت که هيچوقت دروغ نميگن، دلتنگ از چشماي خيسم که بايد تا ابد اشک بريزن
ღ♥ღ
دلتنگ ديدار توام اي ماه شهر آراي من اي چشم هاي روشنت آيينه ي فرداي من، دلتنگ ديدار توام
ღ♥ღ
دلتنگ بودن در کنارت از جام عشقت، سر کشيدن دلتنگ آغوشت، پر از بغض جسم پر از عشق مرا، در بر کشيد بود و نبودم... هستي من زيباست حتي انتظار ديدن روي تو را، تاخير کشيدن
ღ♥ღ
حسي دارم، اگر بداني بد نيست / شعري گفتم تو هم بخواني بد نيست / الان خيلي دلم برات تنگ شده / در هر صورت خبر رساني بد نيست!!!
ღ♥ღ
ما ز هر صاحب دلي يک رسته فن آموختيم
عشق از ليلي و صبر از کوه کَن آموختيم
ღ♥ღ
گريه از مرغ سحر ، خود سوزي از پروانه ها
صد سرا ويرانه شد ، تا ساختن آموختيم
ღ♥ღ
خوب من
سيب را چيدم تـا ببيني تو را ميخواهم ، نه بهشت را . . .
ღ♥ღ
اگه دلتنگ باشي تو ، مثل بارون شروع ميشم
که با هر قطره اشکت ، منم که زير رو رو ميشم
هميشه ساده رنجيدي ، هميشه سخت بخشيدي
تورو ميبخشم اين لحظه ، شايد بازم منو ديدي . . .
ღ♥ღ
قسم به عشق و زندگي که ارزشش يه عالمه
قلبي که بي تو بزنه لايق آتش زدنه . . .
ღ♥ღ
هميشه با غمت من در ستيزم / به اين خاطر هميشه اشک ريزم
به هر برگ گلي اين را نوشتم / تويي اميد من تنها عزيزم
ღ♥ღ
مي مونم يه همنفس براي تو / مي ريزم زندگيمو به پاي تو
ميخونم از عشق بي مثال تو / نميشه غافل باشم از حال تو
ღ♥ღ
يادتان باشد
عشق بعدي را
قبل از مصرف ، خوب تکانش بدهيد تا خاطراتش بريزد . . .
ღ♥ღ
براي تا ابد ماندن بايد رفت
گاهي به قلب کسي
گاهي از قلب کسي . . .
ღ♥ღ
تعجب نکن اگر شعر تازه اي براي تو نمي نويسم !
هيچ مدادي ، وقتي خيس ميشود … نمي نويسد . . .
ღ♥ღ
من اگر انقدر که ياد تو هستم ياد خدا بودم
ان جهان نيمي از بهشت مال من بود . . .
ღ♥ღ
سرخ شد آيينه از هرم نگاه من و تو
بهتر از عشق کسي نيست پناه من و تو
هنر عاشقي امروز پسند همه نيست
که محبت شده اينگونه گناه من و تو . . .
ღ♥ღ
بي پنجره اي ، غريبه اي در وهمي / عشق است اگر از آن نداري سهمي
فهميدن عشق عاشقي مي خواهد / يک روز بزرگ مي شوي مي فهمي

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: